هدایت که به معانی ارائة الطریق، ایصالالیالمطلوب و اثابه و... میباشد و ضلالت که معانی ضد هدایت مانند عدول از منهج مستقیم را دارد؛ ارتباط تنگاتنگی با حیات هستی و انسان دارد و از جمله ریشه دار ترین مسایل مطرح شده در قرآن کریم، روایات و گفتار علمای اسلام عموما و بزرگان امامیه خصوصا، میباشد؛ در باب هدایت تکوینی که در طبیعت تمامی مخلوقات به ودیعت نهاده شده چیزی به نام ضلالت تکوینی در مقابل او قرار ندارد و هر آنچه که اشعار به ضلالت تکوینی دارد و به خداوند منتسب شده است، نوعی از هدایت بوده و برگشت به آن دارد. و اما ضلالت تشریعی ابدا بر خداوند متعال روا و به جا نیست چون در مقابل هدایت تشریعی که افاضة العقل و ارسال رسل و انزال کتب میباشد؛ قرار دارد. در زمینه علل تکوینی هدایت و ضلالت؛ انتساب آن به خداوند متعال از باب علت العلل بودن او میباشد. و نسبت آن بر انبیاء از باب واسط بودن آنان است میان ذات پاک الله و بندگان. و انتساب آن به قرآن و انسان هم با توجه به اعمال اختیاری انسان میباشد.هرچند در منابع، هدایت و ضلالت به خداوند متعال و... منتسب شده است ولی بازیگر اصلی این میدان خود انسان آنهم با استفاده از نعمت اختیار میباشد که علمای امامیه این مسأله را از طرق عقل و نقل بررسی نموده و به اثباط رساندند؛ از جمله زمینه سازان هدایت و ضلالت هم میتوان به محیط، علم و جهل و معرفت و عدم معرفت؛ اشاره نمود.